-
خانه
-
وبلاگ
-
فروش و مارکتینگ
فروش و مارکتینگ
بیزینس مدل دراپ شیپینگ یا drop shipping model یک مدل کسبوکار بسیار محبوب هست که ساز و کارش به این شکل هست که، شما کالای عمده فروشان و تولیدکنندگان رو برای فروش عرضه میکنین. بعد از دریافت سفارش از کالای عرضه شده، سفارش ثبت شده رو به عمده فروش یا تولید کننده کالای مورد نظر منتقل میکنین. پس از آن عمده فروشان و یا تامین کنندگان کالا، سفارشات رو برای شخص سفارش دهنده، ارسال میکنن و مستقیماً به دست خریدار میرسونن. یعنی شما در اصل کار خاصی نمیکنین، به جز اینکه یک کالا رو در بازار بفروشین و از فروشتون، سودتون رو دریافت کنین.
در هر چیزی که می گویید یا هرکاری که انجام میدهید کاملاً حرفه ای عمل کنید.بعنوان یک پزشک فروش، شما « کد اخلاقی » دارید که با آن، درمان ( مشتریان ) را دنبال می کنید.شما هر یک از مشتریان را با احترام گذاشتن به آنها و حرفه ای بودن خود درمان می کنید.راستی برای اینکه حرفه ای شوید باید ...
چگونه با ۴ حرکت فروش یک فروشگاه پوشاک را بالا ببریم؟فروش هر محصولی قلق ها و روش های خودش را دارد. به خصوص در فروش لباس که بخش ظاهری هر فرد را نشان میدهد نیازمند برخی توانمندی های دیگر است. در مطلب امروز ما ۴ راه برای افزایش فروش در فروشگاه های فروش لباس را بازگو میکنیم.قدم اول: به طراحی فروشگاه خود دقت کنید.
اکثر فروشندگان در مورد دلیل اینکه چطور از یک فرصت استفاده کردهاند یا چرا آن را از دست دادهاند، چیز زیادی نمیدانند. در اینجا به ۱۰ نکته مؤثر در مورد فروش محصول میپردازیم تا اعتماد شما را به معجزه روانشناسی فروش جلب کنیم.وقتی فروشی را انجام میدهید مانند این است که در یک چالش جدی برنده شدهاید. هیچ حسی بهتر از این در فروش وجود ندارد. اما همه ما لحظه از دست دادن فرصتهای خوب را هم تجربه کردهایم. با این حال، اکثر فروشندگان در مورد دلیل اینکه چطور از یک فرصت استفاده کردهاند یا چرا آن را از دست دادهاند، چیز زیادی نمیدانند. دلیل همه آنها به روانشناسی فروش برمیگردد. در اینجا به ۱۰ نکته مؤثر در مورد فروش محصول میپردازیم تا اعتماد شما را به معجزه روانشناسی فروش جلب کنیم:
طبق تحقیقاتی که انجام شده میزان سفارشات برگشتی در فروش آنلاین برای برندهای شناخته شده بیش از ۳۰% است. در حالیکه این عدد برای فروش غیر اینترنتی (یعنی فروش مبتنی بر فروشگاه فیزیکی) حدود ۹% است.
در دنیای کسب و کار سنتی، مشتریان تنها زمانی قابل دسترس بودند که به بازار آمده و توجهشان توسط تابلو یا ویترین مغازه ها جلب شده و از پشت پیشخوان نیازشان را پرس و جو کنند.
فرض کنید خانمی را که برای خرید کفش(یا لباس، لوازم آرایشی و ...) در بازار در حال چرخیدن است و به مغازه های مختلف سر می زند. او به چیزی نیاز دارد و در صدد برآوردن نیاز خویش است.